مطلبستان

با سلام ، من علیرضا هستم و می خوام مطالب مختلفی رو واستون ارائه بدم ...

مطلبستان

با سلام ، من علیرضا هستم و می خوام مطالب مختلفی رو واستون ارائه بدم ...

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

چشم انسان

پرش به: ناوبری، جستجو
چشم انسان
Eye-diagram no circles border in farsi numbers A.svg
قسمت‌های مختلف کرهٔ چشم انسان: ۱. زجاجیه ۲. حاشیه دندانه‌دار ۳. ماهیچه مژکی ۴. گردالک‌های مژگانی ۵. مجرای اِشلِم ۶. مردمک ۷. اتاق جلویی ۸. قرنیه ۹. عنبیه ۱۰. عدسی بیرونی ۱۱. عدسی درونی ۱۲. زوائد مژگانی ۱۳. ملتحمه ۱۴. ماهیچه مایل زیرین ۱۵. ماهیچه راست زیرین ۱۶. ماهیچه راست میانی ۱۷. رگ‌های شبکیه ۱۸. صفحه بینایی ۱۹. سخت‌شامه ۲۰. سرخرگ مرکزی شبکیه ۲۱. سیاهرگ مرکزی شبکیه ۲۲. عصب بینایی ۲۳. سیاهرگ حلقوی ۲۴. غلاف پیازی ۲۵. لکه زرد ۲۶. گودی مرکزی ۲۷. صلبیه ۲۸. مشیمیه ۲۹. ماهیچه راست بالایی ۳۰. شبکیه

ساختمان چشم انسان شبیه یک کره است. در قسمت جلوی این کره یک پنجره شفاف به نام قرنیه وجود دارد. نور از محیط خارج وارد قرنیه شده و پس از عبور از مردمک به عدسی می‌رسد. عدسی نور را به صورت دقیق روی شبکیه متمرکز می‌کند تا تصویر واضحی بر روی شبکیه ایجاد شود. چشم انسان قادر به تشخیص ۹۰۰ میلیون رنگ می‌باشد.[۱]

چشم از دو بخش بوجود آمده‌است:۱-اجزای فرعی چشم ۲-کرهٔ چشم. اجزای فرعی چشم عبارت است از: حَدَقه، پــِلک، مُژه، اَبرو، ماهیچه‌های گرداننده کرهٔ چشم.

محتویات

اجزای فرعی چشم

حدقه یا چشم خانه: استخوان‌های متعددی هستند که به‌یکدیگر پیوسته‌اند و یک صندوقچهٔ محکم مخروطی‌شکل را به‌وجود آورده‌اند تا کرهٔ چشم در میان آن محفوظ باشد. استخوان‌های چشمخانه در قسمت بالا استخوان پیشانی و در پائین استخوان گونه و از طرف خارج استخوان گیجگاهی و از طرف داخل استخوان بینی هستند. فضای داخلی این صندوقچه استخوانی از یک مادهٔ چرب که تا حدی سیال هم هست پر می‌باشد.

حدقه بوسیله پرده‌ای به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش جلو، جایگاه کره چشم و در بخش عقب؛ اعصاب بینایی که عهده‌دار رساندن تصویرها بمغز هستند؛ و اعصاب حسی و حرکتی و ماهیچه‌های گرداننده چشم و رگ‌هایی که خون را به حدقه و ماهیچه‌های مزبور می‌رساند، قرار دارند.

پلک: جلو چشم دو پرده ظریف و محکم آویخته شده که صفحه لطیف چشم را از گرما و سرما و غیره محافظت می‌کنند؛ و در موقع خواب و خطر کاملاً باهم جفت می‌گردند، تا در پناه خود چشم را از هرگونه آسیب احتمالی محفوظ دارند، به علاوه در تعدیل نور نقش مهمی به عهده دارند.

(a) عصب بینایی و مویرگ‌های خونی (b) نقطهٔ کور (c) صلبیه (d) مشیمیه (e) شبکیه (h) عنبیه (i) مردمک (j) قرنیه (k) زلالیه (l) ماهیچه‌های مژکی (m) عدسی (o) زجاجیه (p) لکهٔ زرد.

در مواقع معمولی در هر دقیقه چند مرتبه؛ به‌طور منظم پلک‌ها به‌هم می‌خورند، و در نتیجه مایع ویژه اشک را که از غده‌هایی که در قسمت فوقانی چشم قرار دارد تراوش کرده و بر روی صفحه چشم پهن می‌کنند تا آنرا شستشو داده و همیشه تازه و مرطوب نگاه دارد و در نتیجه فعالیت آنرا آسان گردانند.

تراوش اشک از دو نظر برای چشم لازم و سودمند است: یکی از این جهت که سطح چشم را شستشو داده و مانع می‌شود از اینکه ذراتی که همراه هوا وارد چشم می‌گردد، صفحه چشم را کدر و ناصاف کند، و دیگر اینکه چون این مایع مخصوص (اشک) دارای خاصیت ضدعفونی است برای نگه‌داشتن طبقات کره چشم اهمیت شایانی دارد.

اشک چشم پس از اینکه چشم را شستشو داده و ضدعفونی کرد به سوی گوشهٔ داخلی چشم سرازیر می‌شود و از آنجا به‌وسیلهٔ لوله اشکی به‌درون کیسه مخصوصی که کیسهٔ اشکی نامیده می‌شود می‌ریزد و در آنجا نیز توقف نمی‌کند و ضمناً بی‌مصرف هم نمی‌ماند، بلکه تدریجاً به فضای تحتانی بینی می‌ریزد، تا در اثر تبخیر، هوای تنفسی را که از بینی به سوی شش رهسپار است مرطوب سازد.

مژه‌ها: در لبه بیرون پلک‌ها، موهای منظمی صف کشیده‌اند که از ورود گرد و غبار مانع می‌شوند و در برابر نورهای شدید نیز مقاومت کرده از شدت آن می‌کاهند و در کنارهٔ پلک‌ها غده‌هایی وجود دارد که از آنها مادهٔ چرب مخصوصی ترشح کرده لبه پلک‌ها و مژه‌ها را چرب و مرطوب نگاه می‌دارد، تا از جریان اشک چشم به رخسار در حالت عادی، جلوگیری شود، و ضمناً اصطکاک مداوم پلک‌ها به‌یکدیگر موجب ناراحتی انسان نگردد.

ماهیچه‌های گرداننده چشم: برای اینکه عکس‌برداری چشم از اشیاء به‌سرعت و سهولت انجام بگیرد و کرهٔ چشم با حرکت‌های متعدد خود این وظیفهٔ حیاتی را انجام دهد؛ شش ماهیچه پیرامون آن را فراگرفته است تا حرکت آنرا در جهات گوناگون یعنی بالا و پائین و چپ و راست و به سوی درون و بیرون ممکن کنند.

ابرو: در بالای هریک از پلک‌های فوقانی انبوهی از موهای منظم صف کشیده‌اند که افزون بر جنبهٔ زیبایی از ریزش عرق به‌درون چشم جلوگیری می‌کنند؛ و در تعدیل نور به‌ویژه نورهایی که از طرف بالا می‌تابد تأثیر بسزایی دارند.

کرهٔ چشم

کره چشم انسان از لایه‌ها و بخش‌های گوناگون تشکیل شده‌است. معنای لغوی نام این لایه‌ها که در پرانتز می‌آید عبارت است از: صُلبیه (سختک)، مشیمیه (بچه‌دانک)، عنبیه (انگورک)، شبکیه (پنجرک)، زلالیه (روشنک)، زجاجیه (شیشک)، جلیدیه (پوششک) و ملتحمه (پیوستک). قرنیه نیز به معنی شاخک است.[۲]

لایه‌های کرهٔ چشم

کرهٔ چشم که عضو اصلی و اساسی بینائی است گرچه کره‌ای کاملاً منظم نیست و قطر آن در جهت جلو و عقب ۲۴ تا ۲۵ میلی‌متر و در جهت پهلوها ۲۳ تا ۲۴ میلی‌متر است ولی چون این تفاوت معمولاً غیرمحسوس است کرهٔ چشم نامیده شده‌است، و آن از دو قسمت اساسی تشکیل یافته‌است:

۱ طبقات منظمی که در اطراف قرار گرفته؛ و بعضی از آن‌ها مأمور حفاظت اعضاء داخلی و بعضی برای تأمین غذای آن‌ها و قسمتی محل بازتاب تصویرها و آماده ساختن آن‌ها برای انتقال به مغز است.

۲-جسم‌های شفافی که در وسط واقع شده و نور را از خود عبور می‌دهند و برای بازتاب آماده می‌سازند؛ و ازاین‌رو باید هریک از دو قسمت را جداگانه موردنظر قرار داد، طبقات کره چشم از سوی بیرون به درون از سه پوسته بوجود آمده‌است:

صلبیه

صُلبیه پرده‌ای است سفید و محکم[۳] که تمام کرهٔ چشم را احاطه کرده، این پردهٔ بسیار ظریف که ضخامت آن از یک میلی‌متر تجاوز نمی‌کند؛ نسبتاً دارای استحکام فوق‌العاده‌ای است و از این‌رو از عهدهٔ وظیفهٔ خود که حفظ کرهٔ چشم است، به آسانی برمی‌آید؛ یعنی همانطور که دوربین عکاسی یک جعبه دارد که ذره‌بین (عدسی) و شیشهٔ حساس در داخل آن جا دارند؛ چشم ما نیز یک جلد محکم دارد که اعضاء بسیار ظریف و حساسی را دربرگرفته است؛ و مقداری که از این پرده دیده می‌شود همان سفیدی چشم است؛ ضمناً در قسمت جلو قدری برجسته شده و نازک‌تر و شفاف می‌گردد تا به آسانی نور از آن عبور کند و همین قسمت که یک نهم تمام پردهٔ صلبیه است، اصطلاحاً «قرنیه» نامیده می‌شود، و در عقب صلبیه سوراخی است که از آنجا عصب بینایی وارد کرهٔ چشم می‌گردد.

شاید این پردهٔ ظریف را که در اصطلاح کالبدشناسی «صلبیه» و در اصطلاح پزشکی «غلاف بینایی» نامیده می‌شود به‌قدری نازک مجسم کنید که تصور کنید نوک خاری می‌تواند به آسانی آن را سوراخ کند، در صورتی‌که استواری و سختی آن طوری است که چاقوهای معمولی مگر با فشار خیلی زیاد می‌تواند آنرا پاره کند، و پزشکان به هنگام اعمال جراحی داخل چشم؛ نیاز به چاقوهای بسیار ظریف و نوک‌تیزی دارند، که اگر تیز نباشد در موقع کار گرفتار اشکال فراوان می‌گردند.

مُلتَحِمه غشا مخاطی نازک و شفافی می‌باشد که سطح داخلی پلک‌ها را مفروش کرده و بخش جلویی صلبیه را می‌پوشاند.

نمونه‌ای از ناهم‌رنگی چشم، در این مورد قهوه‌ای و فندقی.

مشیمیه

مَشیمیه پوسته‌ای است نازک و لطیف که تمام سطح داخلی «صلبیه» را می‌پوشاند و شامل رگ‌های فراوانی است و وظیفهٔ حساس آن تأمین غذای چشم است و چون تا حدی به پردهٔ بچه‌دان شبیه است «مشیمیه» نامیده شده‌است، قسمت جلو این پرده که «عنبیه» نامیده می‌شود از لحاظ رنگ و شکل تغییر قابل‌توجهی حاصل کرده‌است یعنی از لحاظ شکل مسطح و عمودی است و همین تغییر شکل موجب شده‌است که میان این قسمت مسطح و «قرنیه» فضایی بوجود آید که آن فضا از مایع ویژه و شفافی بنام «زلالیه»؛ مملو است. از لحاظ رنگ معمولاً سیاه است که سیاهی چشم را تشکیل می‌دهد و گاهی در بعضی از اشخاص برنگ آبی یا سبز بیرون می‌آید.

در وسط «عنبیه» سوراخی است بنام «مردمک» که قطر آن از ۳ تا ۶ میلی‌متر می‌رسد و وسعت دهانه آن در مقابل امواج نور کم و زیاد می‌شود یعنی هر اندازه نور شدیدتر باشد تنگ‌تر و هر وقت نور کم باشد وسیع‌تر می‌گردد؛ تا این عمل خودکار؛ میزان نوری را که باید وارد چشم شود مرتب سازد «مردمک» چشم در حقیقت مانند «دیافراگم» دوربین عکاسی است با این تفاوت که خودکار است یعنی نیاز به این ندارد که ما آن‌را کم و زیاد کنیم بلکه در تاریکی خودبه‌خود گشاد و در روشنایی تنک می‌شود.

این سوراخ روی این اصل «مردمک» نامیده شده‌است که دو نفر که در مقابل یکدیگر واقع شوند تصویر هرکدام در وسط سیاهی چشم طرف مقابل دیده می‌شود.

مردمک در انسان گرد است و همیشه سیاه‌رنگ دیده می‌شود زیرا پشت آن فضای تاریکی است که به «تاریک‌خانهٔ چشم» موسوم است و محتویات آن با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شود، ولی در حیوانات به اشکال مختلف در می‌آید چنانکه در گربه دیده می‌شود که در هنگام روز که نور زیاد است سیاهی وسط چشم آن حیوان بشکل «الف» درمی‌آید و در شب بالعکس باز می‌شود و از پشت آن انعکاس نور خارج؛ بصورت درخشندگی و برق مخصوصی ظاهر می‌شود؛ در عقب پردهٔ «مشیمیه» سوراخی برای ورود «عصب بینایی» وجود دارد.

«مردمک چشم» در حالات مختلف آنقدر نازک و کلفت می‌شود تا نوری را که به آن می‌رسد برای استفادهٔ دید کاملاً متمرکز نماید، و این کیفیت در هیچیک از اجسام حتی در شیشه یافت نمی‌شود.

شبکیه

پرده‌ای است لطیف و حساس که میان «مشیمیه» قرار گرفته و چون بی‌شباهت به پنجره نیست به این نام نامیده شده‌است، شَبَکیه پرده‌ای است عصبی یعنی دنباله‌هایی است از اعصاب بینایی و بوسیله همان اعصاب به مغز مربوط می‌شود، و در قسمت عقب آن دو نقطهٔ مشخص وجود دارد یکی «نقطهٔ کور» که محل ورود عصب بینایی به چشم است و دیگر نقطه زردرنگ بیضی‌شکلی است بنام «لکه زرد» که تصویر اشیاء نخست بر روی آن منعکس شده سپس از آنجا بمغز منتقل می‌شود.

پردهٔ شبکیهٔ چشم مرکب از نه لایه جداگانه است که قطر مجموع آن‌ها به اندازه کلفتی یک ورقه کاغذ نازک می‌باشد؛ در ضخامت این پرده سلول‌هایی قرار دارند که تحت اثر امواج نورانی تحریک می‌گردند؛ سلول‌های مزبور بصورت شمش‌ها و مخروط‌ها قرار گرفته‌اند و تعداد اولی به سی میلیون و تعداد دومی به سه میلیون عدد بالغ می‌شود این شمش‌ها و مخروط‌ها به تناسب کاملی قرار گرفته‌اند.

محیط‌های شفاف کرهٔ چشم

محیط‌های شفاف چشم قسمت‌هایی از کرهٔ چشم می‌باشد که نور را از خود عبور داده و در نتیجه تصاویر اجسام را بر روی «لکه زرد» که قسمتی از شبکیه است می‌اندازند و این‌ها عبارتند از:

زلالیه

در میان «قرنیه» و «عنبیه» فضایی است بوسعت سه تا چهار میلی‌متر که از مایع شفاف و زلالی مملو است و بهمین مناسبت است که زُلالیه نامیده شده‌است. از جملهٔ قوانین نور آن است که هنگامی که از یک محیط رقیقی وارد محیط غلیظی شود تغییر حاصل می‌کند که این تغییر شکست نور نامیده می‌شود و روی همین اصل نوری که در محیط رقیق یعنی هوا موجود است هنگامی که وارد این محیط نسبتاً غلیظ یعنی زلالیه می‌شود «شکست» حاصل می‌کند و برای بازتاب یافتن بر روی شبکیه آماده می‌شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۰
علیرضا بدری

هر حیوانی که به آن فکر کنید، پستاندار، پرنده، خزنده، ماهی، دوزیست، هر چیزی، بالاخره یک مغز دارد. اما مغز انسان در میان تمامی موجودات زنده به معنای واقعی، منحصر به فرد است. با این حساب، اگرچه مغز انسان، بزرگ ترین مغز در بین موجودات زنده نیست اما این واحد به انسان اجازه سخن گفتن، تصور کردن و حل مسئله را می دهد.

برای مثال، به صورت تیتر وار می توان چندین مورد که تحت کنترل مغز هستند را مثال زد:

  • کنترل دمای بدن، فشار خون، ضربان قلب و تنفس را به عهده دارد.
  • هر ثانیه، هجوم گسترده ای از اطلاعات را از طریق حواس پنجگانه دریافت و تحلیل می کند.
  • راه رفتن، صحبت کردن، ایستادن، نشستن و تمامی حالات فیزیکی بدن انسان را کنترل می کند.
  • به شما اجازه می دهد فکر کنید، رویاپردازی کنید، منطق بیاورید و احساسات را تجربه کنید.

تمامی این فرآیندها در ساختمانی پیچ در پیچ و رازآلود که یک و نیم کیلوگرم در انسان بالغ وزن دارد رخ می دهد و دنیای انسان ها بدون آن، هیچ تفاوتی با دنیای حیوانات ندارد.

مغز، نخاع و عصب های محیطی، سامانه گسترده، پیچیده و یکپارچه ای از پردازش اطلاعات را پدید آورده اند که «سیستم عصبی مرکزی» نامگذاری شده است. به طور کلی، این شبکه مسئول تنظیم تمام جنبه های خودآگاه و ناخودآگاه زندگی ماست.

بررسی علمی مغز و سیستم عصبی، نوروساینس، نوروبیولوژی یا علوم اعصاب خوانده می شود. به دلیل اینکه علوم اعصاب رشته ای بسیار وسیع است و مغز و سیستم عصبی بسیار پیچیده اند، در این مقاله بیشتر به موارد پایه ای اشاره می کنیم و چندان وارد عملکردهای پیچیده سیستم عصبی نخواهیم شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۳۹
علیرضا بدری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۲۹
علیرضا بدری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۵۷
علیرضا بدری

طرز تهیه سوسیس و کالباس خانگی 

تهیه سوسیس کالباس در منزل را برای شما
(دستور 1)
مواد لازم : 
گوشت مرغ بدون استخوان : 1 کیلو (میتوان از گوشت قرمز نیز به همین شیوه استفاده نمود)
سیر : 3 حبه 
زرده ی تخم مرغ : 3 عدد 
آرد : 3 قاشق غذا خوری 
فلفل سیاه : 5/0 قاشق مربا خوری 
نمک : 1 قاشق مربا خوری 
دارچین : یک سوم قاشق مربا خوری 
زنجبیل : یک پنجم قاشق مربا خوری 
هل : 5/0 قاشق مربا خوری 
میخک : اندازه ی یک عدس 
جوز هندی : اندازه ی 2 عدس 
( به جای میخک و جوز هندی می توان از 5/0 قاشق مربا خوری آویشن استفاده شود . ) 
روغن مایع : 2 قاشق غذا خوری

طرز تهیه : 
گوشت مرغ را همراه سیر ، 3 بار چرخ می کنیم . آرد را در یک بشقاب الک کرده و تمام ادویه ها را به آن اضافه کرده و آن را خوب مخلوط کرده و دوباره الک کرده و به مرغ اضافه می کنیم ، تخم مرغ را هم اضافه کرده و با دست خوب ورز می دهیم . روغن مایع را اضافه کرده و آنقدر ماساژ می دهیم تا مانند خمیر در آید . فویل آلومینیم به عرض 60 سانت و طول یک متر را روی کابینت پهن کرده و مواد کالباس را روی آن گذاشته و خوب می پیچیم و دو سر فویل را مانند شکلات خوب می پیچیم و به مدت 45 دقیقه آن را بخار پز کرده ( با در دستگاه بخار پز کرده قرار می دهیم ) بعد از این آن را در داخل یخچال می گذاریم تا خوب سرد شود و بعد آن را به اندازه ی دلخواه برش می زنیم . « لازم به ذکر است که میزان ادویه ها حتما باید به اندازه ی گفته شده باشد . »
(دستور شماره 2)
شیر خشک ( قنادی) 1 پیمانه 
آرد سفید نصف پیمانه 
یخ حدودا 2 پیمانه 
سینه مرغ خام بزرگ 1 عدد 
نمک فلفل پودر خردل زنجفیل کمی 
قارچ برش داده شده و پسته به میزان دلخواه 
سیر به میزان دلخواه

سینه مرغ را با میکسر خوب له میکنیم. آرد و پودر شیر را اضافه میکنیم خوب با دست ورز میدیم تا یکنواخت بشه. ادویه های مورد نظر رو اضافه میکنیم و خوب ورز میدیم. یخ خرد شده را اضافه کرده و مخلوط میکنیم . نیازی نیست که یخ ذوب شود. قارچ خام برش داده شده و مغز پسته رو اضافه کرده مخلوط میکنیم. . خمیر آماده شده را درون کیسه پارچه ای که دوختیم میریزیم. کیسه مورد نظر باریک و بلند است و قطر و طول کالباس را تعیین میکند. بهتره که قطر کیسه حدود 5 سانت باشه. دو انتهای کیسه را محکم میکنیم به طوری که خمیر کاملا درون کیسه متراکم و فشرده باشد. . کیسه حاوی خمیر کالباس رو یه مدت 10 دقیقه درون آب در حال جوش قرار میدیم. و سپس از روی حرارت بر میداریم و صبر میکنیم خنک شود سپس کیسه را به مدات 1 شب در فریزر قرار میدیم و بعد 1 شب هم در یخچال قرار میدیم . کالباس آماده برای برش زدن است

(دستور شماره 3)

این گوشت به صورت چرخ شده استفاده می شه و خوب مثل نوع کارخانه یی اون از احشاء حیوانات، گوشت حیوانات پیر یا بعضا بیمار، زایده های گوشتی، پیه و غیره درش استفاده نمی شه. ضمن این که مواد نگهدارنده هم نداره بنابراین سرطان زا هم نیست. تمیز و خانگی هست و حداقلش اینه که می دونیم در اون گوشت خالص به کار رفته. 

این غذا بسیاز کامل و غنی هست و من فکر نمی کنم هیچ پدر و مادری، کوچولو ها رو از لذت خوردن چنین غذای سالم و پر انرژی یی محروم کنه. 
یک توضیح کوچولوی دیگه هم بدم، دستگاه خاصی مورد نیاز هست که این طور هم که شنیدم هم حجم بزرگی داره و هم گران قیمت هست. من توی این دستور از ماشین تهیه ی کالباس استفاده نمی کنم چون دلم می خواد همتون همتون به راحتی اون رو درست کنند. پس کیفیت کالباس خانگی ما به لحاظ بصری شاید به پای فرم کارخانه یی اون نرسه. 


مواد لازم:
فیله ی مرغ یا گوشت گوساله ی مخلوط با گوشت گوسفند: 1 کیلو
سیر: 5 حبه (به جای سیر می تونین از پودر سیر به همراه پودر پیاز هم استفاده کنید)
آرد: پایه ی مصرف 3 قاشق غذاخوری هست اما اگر خمیر کالباس بیش از حد شل بود می تونیم تا 6 قاشق هم اون رو افزایش بدیم
زرده ی تخم مرغ: 3 عدد
یخ: 6 تکه
جعفری خرد شده: 1 قاشق غذاخوری
تخم کرفس: 2/1 قاشق چای خوری 
شیر خشک: که طبق دستور بهتره از شیر خشک نیدو محصول کارخانه ی نستله باشه:1 فنجان 
فلفل سیاه : نصف قاشق مربا خوری 
نمک : 2 قاشق مربا خوری که طبق ذائقه می تونه کم و زیاد بشه
دارچین : 3/1 قاشق مربا خوری 
زنجبیل : 5/1 قاشق مربا خوری 
هل : نصف قاشق مربا خوری 
میخک : نوک قاشق مرباخوری
جوز هندی : قدری بیشتر از میزان گفته شده برای میخک (البته من خودم جوز رو خیلی زیاد استفاده می کنم چون طعمش رو در کالباس خیلی دوست دارم)
آویشن: 4/1 قاشق مرباخوری
اسانس دود مایع: نصف قاشق غذاخوری که اگر هم نبود اشکالی نداره و این تنها به طعم بهترش کمک می کنه.
روغن مایع : 2 قاشق غذا خوری
کیسه یخ در اندازه ی متوسط برای تقریبا 30 دانه ی یخ
دانه خردل، تخم گشنیز، رازیانه، و زعفران: به میزانی که دوست دارید
پسته ی تازه که با مقاطع دایره یی برشش می دیم و یا اگر پسته ی تازه در دسترس نبود از خلال پسته که حدود 5 دقیقه در آب قرار داده شده استفاده می کنیم: مقداری که دوست دارید
قارچ: به میزان دلخواه

طرز تهیه: 
گوشت ها رو همراه سیر و جعفری خرد شده، 3 بار چرخ می کنیم . آرد رو با تمام ادویه های خشک مون 2 بار الک می کنیم و به مرغ یا گوشت اضافه می کنیم، مزه ی مواد رو می چشیم و در صورت تمایل ادویه هایی رو که دوست داریم مجدد اضافه می کنیم. بعد تخم مرغ رو به مواد اضافه می کنیم و همه ی مواد رو در غذاساز می ریزیم و 5 دقیقه اجازه می دیم تا مخلوط بشن. در طول مدت روشن بودن غذا ساز به تدریج تکه های یخ مون رو با فاصله اضافه می کنیم. سپس روغن مایع رو اضافه می کنیم و بعد از این مرحله، موادمون رو از غذاساز بیرون میاریم. در صورت شل بودن خمیر مقداری آرد اضافه می کنیم و با دست کمی ورز می دیم تا کل مواد به صورت خمیری نه زیاد سفت و نه زیاد شل در بیاد. در مرحله ی آخر پسته و قارچ خرد شده رو هم اضافه می کنیم........سپس همه ی مواد رو روی فویل آلومینیومی می ریزیم و دو سر فویل رو مثل شوکولات خوب می پیچیم و می بندیم. سپس به مدت 45 دقیقه موادمون رو بخار پز می کنیم. بعد از این مدت بلافاصله دور مواد مون رو در حالیکه هنوز از داخل فویل بیرون نیاوردیم، کیسه ی یخ می پیچیم و بعد از خنک شدن در داخل یخچال می گذاریم تا خوب سرد بشه. بعد از سرد شدن به اندازه های دلخواه با چاقوی لیزری برش می دیم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۵۵
علیرضا بدری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۸
علیرضا بدری

زیرنَهَنج یا هیپوتالاموس (به انگلیسی: Hypothalamus)، غده‌ای است در مغز، کهدستگاه عصبی را با کمک غدهٔ زیرمغزی به دستگاه غدد درون‌ریز متصل می‌کند.

زیرنهنج در اکثر پستانداران یافت می‌شود و خصوصیات متفاوتی در دو جنس مذکر و مونثدارد.

واژه‌شناسی

Hypothalamus کلمه‌ای است یونانی به معنی «زیرِِ نهنج». نهنج (تالاموس) اندامی است در مغز که واژهٔ زیرنهنج نیز از همین جا آمده‌است.

کارکرد هیپوتالاموس

زیرنهنج دمای بدن، گرسنگی، تشنگی و چرخه زمانی بدن را تنظیم می‌کند.

به طور کلی هیپوتالاموس مرکز اعمال غریزی است، مانند احساس گرسنگی، سیری، تشنگی، تنظیم دمای بدن، تنظیم فشار خون، رفتارهای هیجانی مثل خشم و ترس و اضطراب و نیز عاطفه. نیز باعث ترشح هورمون رشد -که باعث رشد استخوان می‌گردد- وهورمون تیروتروپ (برانگیزندهٔ غدهٔ تیرویید یا سپردیس)، هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین(CRH) (موثر برغده فوق کلیه)، هورمون لاکتوژن (موثر بر پرولاکتین)، هورمون آزادکننده گنادوتروپین‌ها (موثربر هورمون اف‌اس‌هاش و ال هاش) (برانگیزنده‌های غدد جنسی) می‌شود.

آسیب زیرنهنج

آسیب زیرنهنج مایهٔ به‌هم‌ریختگیِ چندین فعالیت نباتی و برخی فعالیت‌های انگیزشی همانند غریزهٔ جنسی، مبارزه‌طلبی، و احساسگرسنگی می‌گردد. هیپوتالاموس در هیجان‌ها (احساسات) نیز نقش دارد. بخش‌های پهلویی، به گونه‌ای ویژه می‌نماید که با احساس لذت وخشم ربط داشته‌باشد، در حالی که به خشم آنی به بیزاری، احساسات ناخوشایند و گرایش به خنده‌های بلند و مهارنشدنی ربط داده می‌شود.

زیرنهنج بیشتر به ابراز احساسات مربوط می‌شود؛ هنگامی که نشانه‌های فیزیکی احساسات آشکار می‌گردد، خطر احتمالی برآمده ازشان از راه زیرنهنج به دستگاه کناره‌ای (سیستم لیمبیک) و سرانجام به هستهٔ پیش‌مغز منتقل می‌شود که مایهٔ افزایش دلواپسی می‌گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۷
علیرضا بدری