ای نام توبهترین سر آغاز
بی نام تونامه کی کنم باز
ای یادتو مونس روانم
جزنام تونیست برزبانم
ای کار گشای هرچه هستند
نام توکلید هرچه بستند
ای هست کن اساس هستی
کوته زدرت درازدستی
هم قصه نانموده دانی
هم نامه نانوشته خوانی
هم تو به عنایت الهی
آنجا قدمم رسان که خواهی
از ظلمت خود رهایی ام ده
بانور خود آشنایی ام ده